دبیر کل خانه کشاورز: در ۸ سال گذشته، کشاورزی غیر از تخریب کاری دیگر انجام نداده است

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در print

مجله اینترنتی کشاورز جوان – عیسی کلانتری که وزیر کشاورزی در دولت‌های اول و دوم هاشمی رفسنجانی بود به دلیل ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد سازندگی کار وزارت را رها کرد و از سال ۱۳۸۱ با تشکیل خانه کشاورز دبیر‌کل آن شده و تاکنون در این سمت فعالیت می‌کند.

دبیر کل خانه کشاورز در این مصاحبه تصریح می‌کند: در ۸ سال گذشته کشاورزی به حال خود رها شد، با مصرف بی‌رویه منابع پایه آب و خاک و تولید ناچیز، کشاورزی در مسیر عکس توسعه کشور قرار گرفت و این یعنی اینکه در ۸ سال گذشته، کشاورزی غیر از تخریب کاری دیگر انجام نداده است. به گفته وی اگر در مدت چهار سال دولت روحانی، کار بی‌وقفه برای این بخش انجام شود اوضاع کشاورزی تازه به موقعیت سال ۸۴ برمی‌گردد. کلانتری می‌گوید دولت جدید فکر‌ها و برنامه‌هایی برای کشاورزی دارد که اگر عملی شود اوضاع این بخش روبه بهبودی می‌رود.

رئیس جمهور اخیراً در همایش خانه کشاورز از میراث به جای مانده کشاورزی در دو دولت گذشته انتقاد کرد. از ارزیابی شما از عملکرد دولت گذشته در بخش کشاورزی چیست؟
آقای دکتر روحانی در همایش خانه کشاورز با ملاحظه در مورد آمار و مسائل کشاورزی سخن گفتند. اوضاع کشاورزی کشور در راستای توسعه پایدار به مراتب وخیم‌تر ازآن چیزی است که رئیس‌جمهور گزارش داد. اگر حرکت اقتصاد کشور را «توسعه پایدار» تلقی کنیم با مصرف بی‌رویه منابع پایه آب و خاک و تولید ناچیز، کشاورزی در مسیر عکس توسعه پایدار کشور قرار گرفته است و این یعنی اینکه در ۸ سال گذشته، در حوزه کشاورزی غیر تخریب کاری دیگر انجام نشده است. اگر وزارت کشاورزی و وزیر این وزارتخانه نهایت تلاش خود را به کار گیرند، بعد از ۴ سال تازه وضعیت کشاورزی به شرایط سال ۸۴، سال آخر دولت اصلاحات و به نقطه سربه‌سر خواهد رسید. کشاورزی اصلاً حال و روز خوبی ندارد. از هر بعد به این بخش نگاه کنیم، به‌ویژه از بعد آینده‌نگری، با ادامه سیاست‌های ۸ سال گذشته کشاورزی روبه تعطیلی است. قطعاً دولت آقای روحانی و شخص وزیر کشاورزی، سیاست عملی و نه سیاست‌های تبلیغاتی دولت قبل را تکرار نخواهد کرد و نباید تکرار کند. دولت باید تنگنا‌ها، نارسایی‌ها و کمبود‌ها را با سرمایه‌گذاری و اصلاح مدیریت، جبران کند.

چرا این اتفاق برای کشاورزی افتاده است؟
کشاورزی فقط به معنای تولید چند نوع میوه یا کالا‌ی دیگر نیست، گرچه اینگونه تولیدات هم اهمیت دارد، ولی منابع پایه کشاورزی در حال ویرانی است. برای اینکه ما تبعیتی از یک الگوی پایدار برای توسعه را انجام ندادیم، کوتاه مدت فکر کردیم و کوتاه مدت هم عمل کردیم. حتی به میان مدت ۶-۵ ساله هم توجه نکردیم، چه برسد به بلند مدت مثلاً ۳۰ ساله. روزمره تصمیم گرفتیم و از یک بیمار با مسکن کار کشیدیم، بیمار افتاد و مرد. در حال حاضر کشاورزی وضعیت همان مرده را دارد. دولت قبل همواره عنوان کرد خشکسالی در بحران کشاورزی نقش اساسی دارد و یکی از عوامل اصلی کاهش تولید محصولات کشاورزی، خشکسالی در سال‌های اخیر است ان سخنان ادعاهایی است که بسیار راحت می‌توان خلاف آن را ثابت کرد. مقدار بارش در کشور مشخص است. خشکسالی در افت تولید تأثیر دارد، ولی آیا خشکسالی مثلاً منفی ۵ درصد بارندگی آنقدر مؤثر است که واردات ۵ برابر شود؟ در سال گذشته بارندگی ۳ درصد زیر متوسط ۴۰ ساله بود، ۳ درصد آنقدر معنی‌دار نیست که مجبور شویم برای نیمی از جمعیت کشور غذا وارد کنیم. این درست است که ما همواره وارد‌کننده برخی کالا‌های اساسی بوده‌ایم، اما هیچگاه میزان واردات آنقدر نبوده که ۵۶ درصد نیاز جمعیت کشور به مواد غذایی را از طریق واردات برآورده کنیم. این نشان می‌دهد دولت نهم و دهم برای کشاورزی‌ هیچ کاری نکرده‌اند. در بخش کشاورزی مانند بخش‌های دیگر سیاست‌ها، سیاست‌ها روبنایی بوده است به جای اینکه به زیر‌بنا توجه شود، در ۸ سال گذشته فقط به روبنا توجه شد و سر قشر ضعیف جامعه را با این کار کلاًه گذاشتند.

اما آماری که دولت قبل در مورد تولید محصولات کشاورزی داده این مقدار واردات را غیر قابل توجیه می کند؟
به صراحت می‌گویم هیچ کدام از آمار‌های تولیدی دولت قبل واقعیت ندارد. مثلاً دولت قبل اعلام کرده ۱۴ میلیون تن گندم در سال ۹۱ در کشور تولید شده، در حالی که نیاز کشور چیزی حدود ۱۳ میلیون تن است، پس با این آمار باید یک میلیون تن گندم مازاد داشته باشیم. برای صادرات اما برای امسال دولت اعلام کرده به واردات ۷ میلیون تن گندم نیاز داریم! این نشان می‌دهد که تولید گندم امسال فقط ۶ میلیون تن بوده نه ۱۴ میلیون تن. در مورد آمار تولید محصولات دیگر هم اوضاع همینگونه است مثلاً دولت قبل اعلام کرده میزان تولید شیر به ۱۱ میلیون تن رسیده اما اگر ۱۱ میلیون تن شیر تولید می‌کردیم، باید مازاد آن را صادر می‌کردیم، چون کشش صنایع لبنی کشور حدود ۵ میلیون تن است، اما هیچ صادراتی در این کالا نداشتیم. در مورد غلات، گوشت، صیفی‌جات، سبزی و دیگر محصولات هم آمار به همینگونه مخدوش است.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *